loading...
دنیای فیلم و سریال
admin بازدید : 257 شنبه 24 خرداد 1393 نظرات (2)


نه خودش موند نه خاطره هاش …
تنها چیزی که مونده جای خالیشه !


آرام می آیم همانجای همیشگی ، سر همان ساعت همیشگی
با همان شوق که می شناسیَش با خودم حرف می زنم
برای خودم خاطره تعریف می کنم
و بی صدا مثل همیشه می روم بی آنکه تو آمده باشی !



حکایت عجیبی دارد این “اشک”
کافیست حروفش را به هم بریزی تا برسی به “کاش” !



روزی خواهد آمد که دردم را بفهمی
روزی که دیگر هیچ دردی را نمی فهمم !




تنها “غم زندگیم” بدون تو زندگی کردن بود …
حالا دیگر غمی ندارم ، آماده ام برای مرگ !




بگو که خواب می بینم بی تو  نفس کشیدن را …




این چشم های بی تو را
به کجای این شهر بدوزم که هنوز نرفته باشی !




بی تو زیستن چیزی جز مرور مردن نیست !




امروز به آنهایی می اندیشم که
روی شانه هایم گریه کردند و نوبت من که شد ، دیگر نبودند …




اسمت را موج میبرد
خودت را کشتی ، موهایت را باد و یادت را دفتر گم شده ام …
اسمم را سنگی نگه میدارد ، خودم را گوری و یادم را … مهم نیست !




موهای سپید
خاطرات انگشتان توست که از یاد گیسوانم نرفته ست !




میان این همه که هستند
همیشه چرا دلم بهانه گیر توست که نیستی هرگز ؟




شبیه کسی که از یک آدرس تنها پلاکش را می داند
در ازدحام آدمها و خیابانها دنبال دستهایت می گردم !



بلند شو و همراه کلاغ قصه ها به خانه ام بیا
اینجا یکی از بودهای قصه سال هاست
چشم انتظار آن یکی نبود نشسته است !




تنم لرزید وقتی لبخند غریبه
سردی نگاهش را آب کرد …




او رفت همین …
قصه ام کوتاه بود به سر رسید !
کلاغ جان تو هم برو شاید جایی دیگر قصه ای زیبا منتظرت باشد !




آرام بگیر دلم
او بدون تو آرام است !




یکشنبه است اما حال و هوای جمعه را دارم
چند شنبه فرقی ندارد ، اگر نباشی هفته ام را خاکستری کرده ای
چه غریب و دلگیر است که تمام روزهایت را جمعه می یابی !




بی تو با مرگ عجب کشمکشی من کردم !




قصه بگو تا بخوابم
امشب قصه آمدنت را می خواهم ، می خوانی ؟!



می دانم دیگر برای من نیستی
اما دلی که با تو باشد این حرف ها را نمی فهمد !



دلم تو را فقط و فقط تو را از میان این همه ضمیر می خواهد همین …
و باز هم تو نیستی حالا که باید باشی و این یعنی ته بدبختی من !




گاهی دور از چشم ابرها هم میتوان عاشق شد
میتوان بغض کرد ، میتوان بارید
گاهی دور از چشم مداد رنگی ها هم میتوان نقاش شد
میتوان آسمان داشت ، میتوان آبی شد
اما گاهی دور از چشم گذشته
نمی توان امروز را پشت هیچ فردایی پنهان کرد !

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط حوله زمرد در تاریخ 1394/05/05 و 13:45 دقیقه ارسال شده است

فروشگاه حوله زمرد به زودی فروش خود را آغاز خواهد کرد با ما همراه باشید.

این نظر توسط مونا در تاریخ 1393/11/09 و 23:01 دقیقه ارسال شده است

سلام از وبت دیدن کردم...
وب خوب و زیبایی داری...
ممنون میشم به منم سر بزنی و اگه موافق بودی باهم تبادل بنر یا تبادل لینک کینم...
حتما بهم سر بزن...
منتظرم...
ممنون... شکلک


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2950
  • کل نظرات : 558
  • افراد آنلاین : 18
  • تعداد اعضا : 397
  • آی پی امروز : 328
  • آی پی دیروز : 153
  • بازدید امروز : 920
  • باردید دیروز : 435
  • گوگل امروز : 14
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 2,836
  • بازدید ماه : 13,680
  • بازدید سال : 127,888
  • بازدید کلی : 3,963,351
  • کدهای اختصاصی
    پرتال تفریحی خبری کُردپاتوق . چت روم کردپاتوق . فیلم موزیک مستند
    جدیدترین ها