loading...
دنیای فیلم و سریال
فرهاد بازدید : 284 سه شنبه 07 بهمن 1393 نظرات (0)



حکایت های شیرین(مسابقه اسب دوانی)

یه روزی یه مرده نشسته بود و داشت روزنامه اش رو می خوند

كه زنش یهو ماهی تابه رو می كوبه سرش.

مرده میگه: برا چی این كارو كردی؟

زنش جواب میده: به خاطر این زدمت كه تو جیب شلوارت یه تیكه كاغذ پیدا كردم

كه توش اسم جنى (یه دختر) نوشته شده بود …

مرده میگه : وقتی هفته پیش برای تماشای مسابقه اسب دوانی رفته بودم

اسبی كه روش شرط بندی كردم اسمش جنی بود.

زنش معذرت خواهی می کنه و میره به کارای خونه برسه.

سه روز بعدش مرد داشت تلویزین تماشا می كرد كه زنش این بار با یه قابلمه ی بزرگتر كوبید

رو سر مرده که تقریبا بیهوش شد.

وقتی به خودش اومد پرسید این بار برا چی منو زدی زنش جواب داد: آخه اسبت زنگ زده بود.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2950
  • کل نظرات : 558
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 396
  • آی پی امروز : 129
  • آی پی دیروز : 125
  • بازدید امروز : 454
  • باردید دیروز : 526
  • گوگل امروز : 7
  • گوگل دیروز : 8
  • بازدید هفته : 2,450
  • بازدید ماه : 9,522
  • بازدید سال : 106,641
  • بازدید کلی : 3,942,104
  • کدهای اختصاصی
    پرتال تفریحی خبری کُردپاتوق . چت روم کردپاتوق . فیلم موزیک مستند
    جدیدترین ها